
در بازار صعودی همه نابغه هستند و با معرفی تئوریهای سودده خود سعی میکنند مخاطبان بیشتری را جذب کنند؛ اما در روندهای نزولی چگونه باید سرمایهگذاری کرد؟
بازارهای نزولی (خرسی) ارزهای دیجیتال ارزش سبد سرمایه را از بین میبرند و بیش از حد انتظار ادامه پیدا میکنند. خوشبختانه یکی از ویژگیهای اصلی این اصلاح قیمت در بازار آن است که به سرمایهگذاران زمان میدهد تا دوباره تمرکز کنند و زمانشان را صرف تحقیق در پروژههایی کنند که میتوانند با تغییر دوباره روند پیشرفت کنند.
در این مطلب، به ۵ معیاری اشاره کردهایم که هنگام تصمیمگیری درباره سرمایه گذاری در بازار نزولی ارز دیجیتال در پروژههای رمزنگاری که روی آنها باید تمرکز کنید.
۱. آیا پروژه مدنظر کاربرد خاصی دارد؟
دنیای ارزهای دیجیتال مملو از وعدههای پر زرقوبرق و پروتکلهای اغراقآمیز است؛ اما وقتی پای عمل بهمیان میآید، تنها تعداد انگشتشماری از پروژهها محصولی ارائه کردهاند که تقاضا و کاربرد دارد. برای تعیین ادامهدادن به نگهداری توکنها، یکی از سؤالات اصلی این است که «چرا این پروژه وجود دارد؟» اگر پاسخ سادهای برای این سؤال وجود نداشته باشد یا راهحلهای ارائهشده پروتکل واقعاً مشکلی اساسی را حل نکند، بهاحتمال زیاد آن رمز ارز در آینده، بهطور طولانیمدت پذیرفته نخواهد شد.
۲. شناسایی مزیتهای رقابتی رمز ارز مدنظر
در مواقعی که یک کاربرد اجراشدنی وجود دارد، مهم است که نحوه مقایسه پروتکل را با سایر پروژههای ارائهدهنده راهحلهایی برای همان مشکل در نظر بگیرید. پس از تشخیص کاربرد، مهم است که بدانید این پروتکل درمقایسهبا رقبایش چه راهحلهایی برای مشکلات و نیازهای مشابه ارائه میکند. آیا راهحل بهتر یا سادهتری از رقبای خود عرضه میکند یا بیشتر پروتکلی اضافی است که واقعاً گزینه جدیدی را به کاربران خود پیشنهاد نمیکند؟
مثالی مناسب از راهاندازیهای غیرضروری، بخش اوراکل بازار است که در سه سال گذشته شاهد راهاندازی تعداد انگشتشماری از پروتکلها بوده است. اوراکل در حوزه ارز دیجیتال به مفهوم عامل ارتباطی بین دادههای بلاکچین و دیگر منابع خارج از این شبکه است. با وجود افزایش تعداد گزینهها، قدیمیترین و گستردهترین راهحل اوراکل چینلینک (LINK) محسوب میشود و همچنان قویترین رقیب در این زمینه است.
۳. این پروتکل چگونه درآمدزایی میکند؟
اجرای پروتکل بلاکچین به زمان و هزینه نیاز دارد؛ بنابراین، تنها پروتکلهایی با درآمد یا بودجه کافی میتوانند در بازار نزولی جان سالم بهدر ببرند. شناسایی سودآوری پروژهها و اینکه درآمد حاصل از آن کجاست، میتواند به هدایت سرمایهگذارانی کمک کند که به خرید توکنهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) علاقهمندند.
اگر فعالیت و درآمد پروژهای محدودی است، احتمال دارد وقت آن رسیده باشد تا ارزیابی کنیم که آیا ارزش سرمایهگذاری دارد یا باید از آن دوری کنیم.
۴. وجود ذخایر نقدپذیر
قبل از سرمایهگذاری در پروژهها، مهم است که مشخص شود آیا این استارتآپ بودجه کافی برای بقا در روند نزولی دارد یا خیر، بهویژه اگر ارائه بازدهی (Providing Yield) در داراییهای قفلشده، انگیزه اصلی برای جذب نقدینگی باشد.
همانطور که گفتیم، اجرای پروتکل بلاکچین ارزان نیست و اکثر پروتکلهای موجود در بازار ممکن است بهاندازه کافی نقدپذیر نباشند تا بتوانند در بازارهای نزولی طولانیمدت دوام بیاورند. در حالت ایده آل، هر پروژه در حوزه دیفای (DeFi) نیازمند خزانه بزرگی است که حاوی انواع داراییها مانند بیتکوین (BTC) و اتر (ETH) و استیبل کوین های مطمئنتر مانند تتر (USDT) باشد. داشتن خزانهای با بودجه کافی و متنوع بهعنوان پشتوانه که بتوان در زمانهای سخت از آن برداشت کرد، بسیار مهم است.
۵. آیا پروژه براساس برنامه زمانبندی حرکت میکند؟
درحالیکه عملکرد گذشته لزوماً شاخصی از نتایج آینده نیست، سابقه پروژه در پیروی از نقشهراه (Roadmap) و رعایت ضربالاجلهای (Deadlines) مهم میتواند چشمانداز ارزشمندی از آمادگی آن پروتکل برای تحمل شرایط سخت ارائه دهد.
علاوهبر پیگیری عطفهای نقشهراه، وبسایتهایی مانند کریپتومیسو (CryptoMiso) و گیتهاب (GitHub) میتوانند به سرمایهگذاران کمک کنند تا دفعات توسعه و فعالیت توسعهدهندگان مربوط به پروتکل مدنظرشان را ببینند.
اگر تیمی با نزدیکشدن و پایانیافتن مهلتهای تعیینشده در برنامه زمانبندی هیچ نشانهای از فعالیت از خود نشان نمیدهد، ممکن است نشاندهنده این حقیقت باشد که آن پروژه کمکم به نقطه شکست خود نزدیک میشود و زمان آن رسیده است که سرمایهگذاران قبل از اینکه ضررهای بیشتری متحمل شوند، از آن خارج شوند.
اگر سوالات مطرح شده را قبل از سرمایه گذاری در بازار نزولی ارز دیجیتال بپرسید و جواب مناسبی برای آنها بیابید، می توانید جلوی ضررهای بیشتری را بگیرید.
2 دیدگاه ها